هدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتیِ اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل وظیفه-گراییِ معرفتی، تفکر انتقادی و همچنین تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتیِ اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل وظیفه-گراییِ معرفتی، تفکر انتقادی و همچنین تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که به منظور عقلانیت بخشی به باورها و رعایت اخلاقِ باور، باید دلایل و قرائن لازم و کافی برای باور فراهم آید(قرینه گرایی). نائل آمدن به این دلایل و قرائن، مستلزم تحقیق و تفحص درباره ی باور مورد نظر است(وظیفه گراییِ معرفتی). برای انجام تحقیق و بررسی اصولی، باید قواعدی را تبیین کرد که با کاربرد آن ها فرایند وظیفه گراییِ معرفتی به نحو احسن صورت پذیرد. تفکر انتقادی متشکل از مهارت هایی است که هر کدام می توانند به عنوان یک قاعده در فرایند تحقیق و بررسی در مورد باور به کار روند. این قواعد عبارتند از «قضاوت با معیار روشن و پرهیز از قضاوت عجولانه»، «پرسشگری»، «خود اصلاحی»، «تمییز دلیل قوی از دلیل ضعیف»، «عدم پیروی از اکثریت و حقیقت جویی»، «تحلیل کردن»، «استقصاء»، «بداهت و پرهیز از ابهام»، «اجتناب از جمود و تعصب»، «جامعیت نگری»، «انعطاف پذیری»، «پیگیری تردیدها»، «استماع نظرات مخالف»، «تفکیک باور از صاحب باور»، «بررسی پیش فرض ها» که با ورود به فرایند اخلاقِ باور، مسیر وظیفه گرایی معرفتی را قاعده مندانه به پیش خواهد برد.
پرونده مقاله
هدف اجتهاد تحصیل معرفت صحیح نسبت به احکام فقهی است و عوامل متعددی بر شناخت صحیح تأثیر گذار ند. یکی از آنها صفات اخلاقی مجتهد است که به فضایل و رذایل اخلاقی تقسیم می شوند. فضایل اخلاقی نقش مهمی در شناخت صحیح مسائل علمی دارند همان طور که رذایل اخلاقی مانع مهمی در فهم صح چکیده کامل
هدف اجتهاد تحصیل معرفت صحیح نسبت به احکام فقهی است و عوامل متعددی بر شناخت صحیح تأثیر گذار ند. یکی از آنها صفات اخلاقی مجتهد است که به فضایل و رذایل اخلاقی تقسیم می شوند. فضایل اخلاقی نقش مهمی در شناخت صحیح مسائل علمی دارند همان طور که رذایل اخلاقی مانع مهمی در فهم صحیح اند به همین جهت شناخت صفات تاثیر گذار بر اجتهاد (اعم از فضائل و رذائل ) ضروری است. از آنجا که مجتهد باید تلاش کند تا به معرفت صحیح دست یابد؛ بنابر این، وی هم باید به فضایل اخلاقی تاثیر گذار بر معرفت آراسته و هم از رذائل اخلاقی تأثیر گذار بر معرفت پیراسته باشد. اصل تاثیر صفات اخلاقی براجتهاد پیش فرض ماست. در نوشته حاضر بر آنیم تا به روش عقلی و یا نقلی بررسی کنیم که کدام صفات اخلاقی بر اجتهادتاثیر گذار است. مهم ترین صفات اخلاقی تاثیر گذار بر اجتهاد عبارتند از: عدالت اخلاقی، حسن ظن، تواضع علمی، خودپسندی در رأی، تعصب، دنیاگرایی ،شتاب زدگی و خصومت.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر تبیین بایسته های اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل اخلاقِ باور و نائل آمدن به بایسته های آن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ایده اخلاقِ باور، مستلزم اعتقاد به بایسته هایی است. به عبارت دیگر برای ادع چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر تبیین بایسته های اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل اخلاقِ باور و نائل آمدن به بایسته های آن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ایده اخلاقِ باور، مستلزم اعتقاد به بایسته هایی است. به عبارت دیگر برای ادعای اخلاقِ باور باید معتقد بود که شکل گیری باورها امری ارادی می باشد(اراده گرایی) و باورهای یک فرد با دیگر باورهای او و همچنین با باورهای افراد جامعه در ارتباط بوده(ارتباط شبکه ای باورها) و افزون بر آن، باور با عمل در ارتباط بوده و بر فعل متعاقب خود اثر می گذارد(فعل متعاقب باور)، لذا قبل از شکل گیری یک باور، باید به تحقیق و بررسی همه جانبه پرداخته(وظیفه گرایی) و نتیجه ی این تحقیق و بررسی باید فراهم آمدن دلایل و قراین لازم و کافی برای شکل گیری یک باور و یا رد آن باشد(قرینه گرایی)، همچنین این دلایل و قراین باید در حیطه آگاهی صاحب باور بوده و او قادر به تبیین ادله ی خود باشد(درون گرایی).
پرونده مقاله
مراقبه یا کنترل نفس جایگاه ویژهای در اخلاق اسلامی دارد، به طوری که تمام فعالیتهای اختیاری انسان درراستای کمال را، تحت اشراف خود قرار میدهد، که در صورت عدم این نظارت، هیچ فعلی به نتیجۀ مطلوب نخواهد رسید.
در این مقاله، بحث مراقبه از میان رویکردهای چهارگانه در اخلاق چکیده کامل
مراقبه یا کنترل نفس جایگاه ویژهای در اخلاق اسلامی دارد، به طوری که تمام فعالیتهای اختیاری انسان درراستای کمال را، تحت اشراف خود قرار میدهد، که در صورت عدم این نظارت، هیچ فعلی به نتیجۀ مطلوب نخواهد رسید.
در این مقاله، بحث مراقبه از میان رویکردهای چهارگانه در اخلاق (عقلی، عرفانی، روایی و تلفیقی)، در اخلاق عقلی و استنباط آن ازآثار موجود این رویکرد مورد بررسی و تبيين قرارگرفته که مفروض اصلی دراین نوشتار است. در ابتدا پیشینه ی بحث در آثار اخلاق عقلی مورد جستجو قرار گرفته است، همچنین برخی از مبانی معرفت شناسی و انسان شناسی مراقبه در اخلاق عقلی بررسی شده و در ذیل هرکدام ارتباط آن مبنا با مراقبه مطرح شده است.
در پایان بر اساس آثار و متون موجود از حکمای مؤلف در اخلاق عقلی "مراقبه" اینگونه استنباط شده است :« مواظبت رفتاری متعادل به دور از افراط و تفریط» به عبارت دیگر فضیلتی است که با عمل به آن، انسان از لغزیدن به رذائل دو طرف آن، کنترل میشود.
پرونده مقاله
کیفیت زندگی آدمی در طول دوران حیات خویش در این جهان و در سرای باقی همواره تحت تاثیر اعمال و کردار و گفتار خویش است. کرمه به معنای عمل کردن است و ثمرة عملی که تحت تأثیر خواستهها و غرائز انسانی انجام شود، در چرخة زندگیهای بعدی یا در سمساره نتیجه میدهد. با درک کرمه در ا چکیده کامل
کیفیت زندگی آدمی در طول دوران حیات خویش در این جهان و در سرای باقی همواره تحت تاثیر اعمال و کردار و گفتار خویش است. کرمه به معنای عمل کردن است و ثمرة عملی که تحت تأثیر خواستهها و غرائز انسانی انجام شود، در چرخة زندگیهای بعدی یا در سمساره نتیجه میدهد. با درک کرمه در اخلاق هند، میتوان وضعیت زمان حال فرد را توجیه کرد و نیز از تولدهای بعدی در آینده جلوگیری بعمل آورد. به منظور کسب کرمة خوب باید از دهرمه پیروی کرد و دستیابی به معرفت، باعث از بین رفتن کرمه میشود. به استثناء چارواکه، تمام نظامهای هندی با نظریة کرمه، کم و بیش توافق دارند. همه چیز تحت سیطرة قانون کرمه است؛ اما این قانون در نزد سانکهیه و میمانسا مستقل از ارادة الهی است و در ادیان بودایی و جین، خدایان هم تحت تأثیر قانون کرمه هستند
پرونده مقاله
ادبیّات عرفانی به خصوص مولوی روح و جاذبه ی خود را از ایمان و معرفت گرفته است. روح انسان گرایی ادبیّات همان روح ایمانی و عرفانی است. مثنوی مولوی این شاهکار ادبی مملو از روح ایمان و آگاهی است. محتوا و لبَ ادبیات عرفانی ما از ایمان و آگاهی نشأت می گیرد در این مقاله با عن چکیده کامل
ادبیّات عرفانی به خصوص مولوی روح و جاذبه ی خود را از ایمان و معرفت گرفته است. روح انسان گرایی ادبیّات همان روح ایمانی و عرفانی است. مثنوی مولوی این شاهکار ادبی مملو از روح ایمان و آگاهی است. محتوا و لبَ ادبیات عرفانی ما از ایمان و آگاهی نشأت می گیرد در این مقاله با عنوان علم و ایمان در مثنوی مولوی، کوشش میشود که حقیقت علم و ایمان و رابطه آن ها را از نظر مولوی بسنجد و تبیین کند که علم و ایمان چگونه می تواند انسان را به حقیقت واحد برساند. مولوی چه نوع علمی را راهگشا میداند و در ارتباط علم و ایمان کدام یک را بر دیگری رجحان مینهد. مولانا همواره ارتباطی نزدیک بین علم و ایمان قرار داده و ایمان را نعمتی بزرگ میشمارد و نوری که بر بصیرت انسان میافزاید و انسان دانا درونش نوری برای هدایت اوست که با ایمان به خدا حقیقت را درمییابد. او معتقد است علم و ایمان باید نردبانی برای تعالی روحانی انسان باشد و انسان باید در کنار علم، درسهایی از معرفت و عشق الهی بخواند و در پی رستاخیزی باشد که او را به سوی ثبات اخلاقی و روحانی پیش ببرد.
پرونده مقاله
ساحت شناختی و ساحت اخلاقی چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ برخی از فلاسفه بر این باورند که در کسب معرفت و باور، اخلاق و ارزشهای اخلاقی دخالتی نداشته و نباید داشته باشد. احساسات و عواطف، اخلاق و اخلاقیات باید رام عقل بوده، و عقل بر آنها تسلط داشته باشد، نه اینکه آنها دخالتی د چکیده کامل
ساحت شناختی و ساحت اخلاقی چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ برخی از فلاسفه بر این باورند که در کسب معرفت و باور، اخلاق و ارزشهای اخلاقی دخالتی نداشته و نباید داشته باشد. احساسات و عواطف، اخلاق و اخلاقیات باید رام عقل بوده، و عقل بر آنها تسلط داشته باشد، نه اینکه آنها دخالتی در حوزه باورها داشته باشند. (جدایی دانش از ارزش) در مقابل طیف دیگری از فلاسفه بر اثرپذیری و اثرگذاری اخلاقیات بر معرفت و باور عقلانی تأکید دارند. باتوجه به اختلاف دیدگاه ها در مورد تاثیر پذیری رفتار اخلاقى از خاستگاههای شناختى و غيرشناختى همانند عواطف و هيجانات و عواملى نظير وراثت، محيط اجتماعى و ... ، همچنین تاثیر پذیری شناختهای انسان از فضائل و رذائل اخلاقی، این تحقیق با روش توصیفی و تحلیل متن، در صدد بررسی ارتباط و تأثیر صفات نفسانی و اخلاقی بر مسائل معرفتی از دیدگاه قرآنی علامه طباطبائی است. به باور وی با کسب فضایل اخلاقی میتوان زمینه شکلگیری باور صادق را فراهم ساخت. درمقابل رذایل اخلاقی در مانعیت برای حصول معرفت یا همان باور صادق میتواند دخالت نماید.
پرونده مقاله
این مقاله بر خشیت الهی متمرکز است و آن را به عنوان کلید اصلی و ملاک حقیقی و بنیادین علم، عالم و دانشگاه اخلاقمدار، هدفگذاری میکند. بر این اساس، شناسایی پژوهشهای کلیدی مرتبط جهت فراهم سازی مبانی نظری با نقطه نظر تحلیل محتوا، سنتز و تفسیر، هدفگذاری شده است. به واسطه پا چکیده کامل
این مقاله بر خشیت الهی متمرکز است و آن را به عنوان کلید اصلی و ملاک حقیقی و بنیادین علم، عالم و دانشگاه اخلاقمدار، هدفگذاری میکند. بر این اساس، شناسایی پژوهشهای کلیدی مرتبط جهت فراهم سازی مبانی نظری با نقطه نظر تحلیل محتوا، سنتز و تفسیر، هدفگذاری شده است. به واسطه پایگاههای معتبر در دسترس، مقالات معتبر با محوریت خشیت الهی به واسطه رویکرد گلوله برفی یا زنجیری، مورد جستجو و شناسایی قرار گرفتهاند. خشیت الهی یا خداباوری و خداترسی، مفهومی بنیادین و راهگشا در سیر و سلوک و بندگی مبنی بر تسلیم، تعظیم و تکریم منسوب به عظمت و مهابت خداوند متعال و همچنین خودباختگی، افتادگی و فروتنی منتج از علم و معرفت حقیقی و راستین است. مراد از عامل تحقق بخش خشیت، معرفت علمی متبلور در باور و عمل است که تلقی از آن، علم اخلاقمدار و عالم به آن، عالم اخلاقمدار به عنوان پیشنیاز دانشگاه اخلاقمدار است که با مختصات و ویژگیهایی که دارند، بینشی وسیع را عرضه داشته و در خدمت سعادت بشریت خواهند بود. این چنین، علم، عالم و دانشگاه اخلاقمدار، خشیت آفرین، تزکیه کننده، هدایت آفرین، مسئولیتپذیر، عملگرا، پاسخگو، جامعنگر، تخصصی، نافع، فرازمان، فرامکان، یقینی و اصیل و در یکپارچگی با ایمان به مفهوم درک معنای جهان خواهند بود.
پرونده مقاله